خیلی از جوانان وقتی با این مسابقه- که بقولی سد بزرگ کنکور هست مواجه میشن-از خودشون این سوال رو میپرسن: -آیا من به اندازه کافی باهوش هستم که بتوانم این غول بزرگ رو زمین بزنم و شکست بدم؟ برای آدمی هیچ سد و مانعی غیر قابل عبور نیست. وقتی شما تصمیم می گیرید در کنکور شرکت کنید به صف انسان هایی می پیوندید که چالش ها و طول این مسابقه آنها را به وحشت نینداخته است شما آماده اید که خطر کنید و به خود و جامعه بگویید ((من آمده ام تا پیشرفت کنم و از درجا زدن بگریزم)) وقتی به این نقطه میرسید احتمالا اولین مساله ای که به ذهنتان میرسد این هست که (آیا من آنقدر باهوش هستم که رتبه ای سه رقمی یا دو رقمی کسب کنم؟ رتبه ای که بتوانم رشته مورد نظرم را انتخاب کنم و نه از سر اجبار که فقط برای رفع تکلیف رشته ای را بخوانم!!!) شاید تعجب کنید اما باید بگم که هوش مثل یک چاقو هست - برندگی این چاقو فقط زمانی ممکن هست که از دسته خوبی برخوردار باشه و علاوه بر اون دست توانمند و با اراده که این چاقو رو به کار ببرد ، دسته ای از جنس پشتکار و دسته ای از جنس اراده که بتواند نیروی تیزی و برندگی هوش ما را به حداکثر برساند. آیا با این توصیف باید به هوش خود اکتفا کنیم و از مرور کتاب های خود دست بکشیم؟ یا برعکس نقش هویت و خلاقیت را کم ارزش بشماریم و همه توان و وقت خود را به مرور متون مختلف بگذرانید؟ آیا من باهوش که اراده کمی دارم برنده نهایی خواهم بود؟ یا من با اراده بالا و هوش کم که برای خواندن درس ها پشتکار بالایی دارم؟ این مساله یک معادله 3 مجهولی است: که از یک سو هوش خود نمایی می کند ، از یک سو پشتکار و از سوی دیگر اراده قبل از هرچیز باید ببینید چه میزانی از هریک از این سه عنصر را دارا هستید سپس نتیجه را با صداقت روی مقیاس درصدی پیاده کنید ممکن است در هوش60 ، در پشتکار 30 و دراراده 45 را بدست آورده باشید. این تصور بر اساس تجربه های شما یعنی موفقیت ها و ناکامی هایتان شکل گرفته است. آیا براساس این تصور ، امکان موفقیت دارید یا نه ؟ حال بیایید تصویری از خود در میان دریای جوانانی داشته باشید که رقیبتان هستند . از صددرصد و عالی و نابغه پنداشتن حریفان بگذرید . بیشتر قریب به اتفاق آنها افرادی مانند شما هستند ؛ هوشی متوسط ، پشتکاری نسبی و اراده ای در حد میانگین ؛ پس در این صورت ، اگر بیشتر در یک حد و وضع هستند ، چرا برخی به دانشگاه و رشته های قابل توجه راه می یابند و بسیاری فقط ناظر موفقیت و پیشرفت دیگران می شوند؟ اگر وضعیت قبول شده ها را جویا شوید ، آنها نیز خواهند گفت مقداری اراده و کمی پشتکار بیشتر ، موفقشان کرده است . یک بار دیگر به درصدی که به خود داده اید برگردید و خوب درباره اش فکر کنید ، از یاد نبرید فرض اصلی ما موفقیت است ، پس باید ضعف هایتان را با نگاهی ریزبین و دقیق و انتقادی بازبینی کنید و به دنبال چگونگی بهبودش باشید . .