هوش برگ برنده شماست . می توانید آن را در جیب بگذارید و در موقع لزوم آن را رو کنید . کلیدی که با درست زدن یک تست یا با نزدن تستی که به آن اطمینان ندارد می تواند شما را از بسیاری پیش اندازد . اما هوش چیست ؟ به طور خلاصه می توان گفت : هوش چیزی است که باعث می شود مسأله را حل کنید ( قدرت حل مسأله ) قدرت حل آنچه جدید است و اکنون برای حل آن صدها و هزارها سیناپس عصبی باید در قشر خاکستری مغزتان به وجود آید تا دریابیم این جعبه چطور باز می شود یا آن پیچ چطور می چرخد ؟ شاید هم یک آچار فرانسه که هر جا بمانی به کمکت می آید و مشکلت را حل می کند ، چه بسا اکسیری گرانبها که وجودش ندار را دارا و فقیر را غنی می کند ، یا حتی گوهری گرانبها که خداوند به هر یک از ما مقداری از آن داده است . ظرف هوشی بعضی را پر پر ساخته ، به طوری که دائماً سرریز می شود و جرقه های آن به اطراف می پاشد اما ظرف برخی را آنقدر کم که هر چه نگاه می کنی چیزی در آن نمی بینی . اما شما نگران نباشید . اگر مانند بیشتر رقبایتان فردی عادی باشید ، از هوشی عادی نیز برخوردارخواهید بود و ظرفتان آنقدر محتوا دارد که بتوان روی آن حساب کرد آ اما آیا می توان هوش را تقویت کرد ؟ آیا می توان از دارو یا چیزی دیگر استفاده کرد تا بر میزان آن افزود ؟ تحقیقات متعدد روان شناسان نشان داده است که با محیط مساعد و فراهم آوردن شرایط سازگار می توان تا حدی به بهره هوشی افزود و در صورت مساعد نبودن اوضاع ،نتیجه عکس خواهد شد . خانواده در این بین بسیار اهمیت دارد . خانواده است که می تواند با شرکت دادن فرزند خود در تصمیم گیری ها ، راه فکر او را باز کند و به او اجازه اندیشیدن بدهد . خانواده است که با به وجود آوردن آرامش و ثبات می تواند راه اکتشاف علمی را برای فرزندش باز نگاه دارد . و بالاخره خانواده است که می تواند زایش فکر جدید را در فرزندش تشویق و ترغیب کند . روان شناسان نشان داده اند می توان بهره هوشی را تا ده واحد نیز افزایش داد . پس بر روی هوشتان کار کنید . جواب ها را آماده و حاضر نخواهید و به دنبال این نباشید که فقط به مشاهده و حفظ کردن آنها بپردازید بلکه سعی کنید بفهمید وبین جواب ها ارتباط پیدا کنید و حتی خود راه حلی ابداع کنید در این صورت ، کم ترین سود بررسی مسائل و مشکلات درسی ، آن است که موضوع را بهتر و عمیق تر فرامی گیرد . به هوشتان اعتماد کنید . به سرعت سراغ جواب تست ها نروید . خود تان را سر جلسه کنکور فرض کنید و از زیر و رو کردن دقیق گزینه ها خودداری نکنید . ممکن است چاقوی هوش ما چندان مرغوب و ممتاز نباشد اما به داشتن چاقویی که به سرانگشت تدبیر قابل تيز شدن است ، اعتماد کنید . از اینجا به بعد مقاله برای یک هوش متوسط نوشته شده است که اکثر قریب به اتفاق داوطلبان از آن برخوردارند . اما اگر هوش شما از حد متوسط بیش تر است ، خوشا به سعادتتان . در این صورت می توانید با اطمینان بیشتر پیش روید و در عین حال مسئولیت بیشتری نیز متوجه شماست . کسی که از یک هوش متوسط ۱۰۰ تا ۱۱۰ برخوردار است با تعیین جایگاه خود در میان دیگران ، خود را در میان خیل عظیمی می بیند که در یک صف ، در کنار او و شانه به شانه او قرار گرفته اند ؛ صفی از رقیبان هم شأن که دیگر ضریب هوشی کمکی به موفقیتشان نمی کند ، زیرا دیگران نیز می توانند در این مسابقه عظیم به اندازه ی او بدوند و پیش روند . پس این دسته باید دو مجهول باقی مانده از ان معادله سه مجهولی نگاهی بیندازند . در این حال ، افزوده شدن هر یک نمره به مقیاس های پشتکار و اراده ، شما را صدها متر از صف متوسطها جلو خواهد برد . حال که هوش اکثر شرکت کنندگان کنکور در یک حد است ، پس بیایید به تقویت ابزارهای لازم دیگر برای این مقابله تنگاتنگ بپردازیم می دانید که بسیاری از افراد ، با آگاهی از هوش متوسط خود به مرور معمولی درس ها می پردازند و با این عمل بقیه کار را به دوش بخت و اقبال می اندازند اما باید تأثیر بخت را در فرآیند قبولی خود هر چه کم رنگ تر کنید و اجازه دهید چهره واقعی تان به نمایش گذاشته شود. آیا باهوش ها می توانند توجه کمتری به دو شاخص داشته باشند ؟ حتماً بسیار دیده و شنیده اید که خانواده و دوستان از سال های دبیرستان ، به کسانی که نمرات خوبی می گیرند ، القا می کنند حتماً در کنکور پذیرفته می شوند ، حال آن که به وجود آمدن غرور بیجا در آنها باعث می شود رتبه ای بسیار معمولی و یا بد به دست آورند . باهوش ها باید کاملا مراقب باشند که هوش زیاد فریبشان ندهد . شاید هم پشتکار کمتری لازم باشد ، اما آنها نیز مانند هر شخص دیگری برای موفقیت به پشتکار ، اراده و یادگیری دروس نیازمندند . حال تصور کنید اگر این عده پشتکار بالا و اراده قوی داشته باشند ، چه خواهد شد ! آیا غیر از این است کسانی که رتبه های عال بدست می اورند اکثراً جزو این دسته هستند ؟ و در مقابل کسانی که در رشته های معمولی قبول می شوند ، باهوش هایی هستند که اهمیت لازم را به درس ها نداده اند؟ باهوش ها باید بدانند به خط پایان نزدیک تر هستند . متوسطها در پشت سرشان در یک سراشیبی قرار دارند و برای رسیدن به آنها زحمت و رنج زیادی را باید متحمل شوند اما مراقب باشید که این فاصله ، شما را بی نیاز از کار و ممارست نمی کند . باید کاملاً جدی باشید و کار را تمام شده فرض نکنید . چه بسیار مواردی که رشته های خوب و دانشگاه های برتر را متوسطهایی پر می کنند که با جان و دل خواسته اند جزو نفرات اول باشند ، نه شیب تپه ای که شما بر فراز آن ایستاده اید آنها را ترسانده است و نه بهره هوشی بالای شما . پس مراقب باشید و هوشیار . صندلی خالی دانشگاه را برای خود رزرو شده ندانید و به آن دل نبندید. و اما کسانی که هوش کمتری در خود سراغ دارند در اغلب مواقع ، خودشان راه پیشرفتشان را مسدود می کنند و حتی از آزمایش موقعیت خودداری می کنند . هوش کم ، باعث کاهش اعتماد به نفس آنها می شود و اعتماد به نفس پایین به جای خود ، ترمز حرکت می شود . شاید این عده به تشویق و ترغیب بیشتری برای به پیش رفتن نیاز داشته باشند اما چه مشوقی بهتر و دلسوزتر از خودشان . آیا مسخره نیست که ما به دست خود راه پیشرفتمان را مسدود کنیم ؟ --مطمئن باشید رقابت ، آن قدر نزدیک و رقیبان آن قدر پرشورند که کسی برای تشویق شما وقت نمی گذارد . خیلی زود آستین ها را بالا بزنید و به جای افکار پریشانی چون نمی توانم » ، « از عهدهٔ من بر نمی آید و مرا چه به درس خواندن پشنکاری مضاعف و اراده ای قوی در خود روشن سازید. ! »